لطف الله نبوی؛ مجتبی امیر خانلو؛ محمدعلی حجتی
چکیده
نخست، مبانی دو رویکرد اصلی متافیزیکی به مفهوم جهتمندی (امکان و ضرورت) یعنی "عامگرایی جهتمند" و "خاصگرایی جهتمند" را بررسی و وجه تمایز آنها را بر میشمریم. دوم، دو امکان معرفتی و متافیزیکی و نحوه تبیین آنها در رویکرد عامگرایی را شرح میدهیم. در آنجا نشان میدهیم. که ضروری متافیزیکی، نوع خاصی از ضرورت منطقی که بهنام ضروری ...
بیشتر
نخست، مبانی دو رویکرد اصلی متافیزیکی به مفهوم جهتمندی (امکان و ضرورت) یعنی "عامگرایی جهتمند" و "خاصگرایی جهتمند" را بررسی و وجه تمایز آنها را بر میشمریم. دوم، دو امکان معرفتی و متافیزیکی و نحوه تبیین آنها در رویکرد عامگرایی را شرح میدهیم. در آنجا نشان میدهیم. که ضروری متافیزیکی، نوع خاصی از ضرورت منطقی که بهنام ضروری منطقی وسیع نامگذاری میشود. در این تعریف از ضرورت متافیزیکی، نسبت میان امکان معرفتی و امکان متافیزیکی، عام و خاص من وجه است. سوم، از یکطرف، به نقد عامگرایی میپردازیم و بیان میکنیم که در رویکرد عامگرایی، درک شهودی ما از جهتمندی مورد نقض واقع میشود و از طرف دیگر، نشان میدهیم که برخی از قرایتهای خاصگرایی نظیر ممکنگرایی و هیکسیتیگرایی، دچار نوعی بیمبنایی میشوند و از این جهت قابل نقد هستند. در مرحله بعد، قرایت جدید از خاصگرایی ارائه میکنیم. در.این.قرایت جدید، مفهوم "جهانممکن.بودن"، یک مفهوم جهتمند ابتدایی تلقی میگردد. بهکمک این قرایت جدید و مفهوم فراسازی، تعریف تازهای از ایندو نوع امکان ارائه مینماییم. در.انتها، نشان میدهیم که در این تعریف جدید، نسبت میان امکان معرفتی و امکان متافیزیکی، عام و خاص مطلق است.
محمد صالح زارع پور؛ محمدعلی حجتی
چکیده
برخی فیلسوفان برای اثبات ناممکن بودن مدل کردن ذهن با ماشین از قضیۀ گودل و نتایج آن استفاده کردهاند. در فلسفۀ ذهن استدلالات مبتنی بر قضیۀ گودل را استدلالات گودلی مینامند. در این مقاله قصد داریم که سه استدلال گودلی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم. این استدلالها به ترتیب توسط رودی روکر، جان راندولف لوکاس و راجر پنروز ارائه شدهاند. ...
بیشتر
برخی فیلسوفان برای اثبات ناممکن بودن مدل کردن ذهن با ماشین از قضیۀ گودل و نتایج آن استفاده کردهاند. در فلسفۀ ذهن استدلالات مبتنی بر قضیۀ گودل را استدلالات گودلی مینامند. در این مقاله قصد داریم که سه استدلال گودلی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم. این استدلالها به ترتیب توسط رودی روکر، جان راندولف لوکاس و راجر پنروز ارائه شدهاند. تلاش میکنیم تا نشان دهیم: (الف) بخشی از استدلال روکر مقبول و بخشی از آن مردود است؛ (ب) استدلال لوکاس به کلی مردود است؛ و (پ) بخشی از استدلال پنروز مقبول و بخشی از آن مشکوک است.
محمدعلی حجتی؛ مرتضی مزگی نژاد
چکیده
الگوسازی از ذهن و ارائة مدلی که قابلیتهای پیچیدة ذهن را داشته باشد یکی از افقهای توانمندی بشر است. اگرچه عمدة تلاشها در این زمینه بیشتر از نیم قرن سابقه ندارد و با دستاوردهای مسحورکنندة خود یکی از پدیدههای شگفتیساز شده است، اما هر چه این رویا رنگ واقعیت بیشتری بهخود میگیرد مشکلات بزرگتری را بر سر راه نظریهپردازان ...
بیشتر
الگوسازی از ذهن و ارائة مدلی که قابلیتهای پیچیدة ذهن را داشته باشد یکی از افقهای توانمندی بشر است. اگرچه عمدة تلاشها در این زمینه بیشتر از نیم قرن سابقه ندارد و با دستاوردهای مسحورکنندة خود یکی از پدیدههای شگفتیساز شده است، اما هر چه این رویا رنگ واقعیت بیشتری بهخود میگیرد مشکلات بزرگتری را بر سر راه نظریهپردازان هوش مصنوعی قرار میدهد. دو مسئلة عمدهای که در این زمینه در مقاله حاضر بررسی خواهد شد عبارتاند از: الفـ آیا سیستمهای هوشمند قادر خواهند بود هر مسئلهای را حل کنند؟؛ بـ آیا میتوان رابطهای میان این مسئله و تصمیمناپذیری منطق محمولات مرتبة اول برقرار کرد؟؛ که هریک از آنها در درون خود شامل مسائل جزئیتری هستند که بهطورخلاصه عبارتاند از: 1ـ چه سیستمی را میتوان سیستم هوشمند نامید؟ و 2ـ نحوة حل مسئله در سیستم هوشمند به چه صورتی است؟ و 3ـ چه سسیستمی را تصمیمپذیر گویند؟
فرضیههای مطرحشده در این مقاله نیز بدینقرارند:
الف – سیستمهای هوشمند از رویهای الگوریتمی تبعیت میکنند. اگر بتوان مسئلهای یافت که الگوریتمپذیر نباشد، میتوان نتیجه گرفت آن مسئله برای سیستم هوشمند حلناپذیر است. ب - حل مسائل در هر سیستم هوشمندی متأثر از منطق حاکم بر آن است؛ بنابراین، عدم حل برخی از مسائل توسط سیستم منعکسکنندة ناتوانی منطق (محمولات) در ارائة الگوریتمی متناهی برای برخی از فرمولهاست تا مشخص کند آیا آن فرمولها معتبرند یا خیر.